فصل 3 Flashcards
هنر
فضیلت و برتری / لیاقت / شایستگی
مغیلان
گیاه خوار دار شبیه باقلا
جهد
تلاش/ سعی
اصیل
دارنده ی نجاد نجیب و گزیده
تن
وجود / ذات
صحبت
همنشینی
خیره
بیهوده
تهمت زده
نسبت ناروا داده شده / دروغ نسبت داده شده
پرهیز
دوری
بد اندیش
دارای نیت و فکر بد و بدخواه
بد آموز
یاد دهنده ی کار های نادرست
دوراندیش
آینده نگر
آدمی
انسان
جماعت
گروه
بر وجهی
به گونه ای / به صورتی
محاورات
گفتگو ها /
خوض نمودن
در امری اتندیشیدن
چون
چگونه
افتادی
شروع کردی / مشغول شدی
مهتری
بزرگی/ سروری
کام
دهان
شو
برو
عز
ارجمندی
داعیه
علت / انگیزه
شوکت
عظمت / بزرگی
بالا گرفتن
رشد کردن / پیشرفت کردن
ترقی
پیشرفت کردن
جمله
همه / همگی
اصل
حقیقت / واقعیت / اساس
فرزانه
خردمند / دانا
عرفان
شناخت حقیقت خدا
ژرف
عمیق / وسیع / بزرگ
جسورانه
دلیرانه
ظریف
دقیق / آراسته
طعن
طعنه / سرزنش
لعن
لعنت
هجو
سرزنش کردن کسی و برشمردن عیب ها و بدی های او خواه به حقیقت و خواه به ادعا در شعر یا نثر
احزان
جمع »: حزن // اندوه ها
غم دیده
غمگین
شوریده
آشفته
مراد
آرزو / هدف
هان
آگاه باش
واقف
آگاه با خبر
فنا
نابودی
بنیاد
اساس / اصل
ار
اگر
کنج
گوشه / زاویه
ورد
ذکر و دعای زیر لب
تپنده
بی قرار / لرزان / جنبان
یکتایی
یگانگی / یک رنگی
گرامی گوهر
مرواریدی ارزشمند / ترکیب وصفی ( در واقع گوهر گرامی )
مام
مادر
پرورندگی
پرورش دادن
از این دید
از این دیدگاه و نگاه
باشندگان
ساکنان / حاضران / جمع باشنده
زاد و بود
زادگاه
دیده
چشم / نظر
در آیید
داخل شوید / وارد شوید
گونه گونی
گوناگون بودن / مختلف بودن
یگانگی
صمیمیت / یکرنگی / یگانه بودن
مایه ور
پر مایه / سرشار / ارجمند
فراخنا
پهنا گشتردنی
نشست
سکونت / اقامت
ستد و داد
رفتار متقال دو نف ربا هم
شناسنده
آگاه / آنکه کسی را می شناسد
جلوه
جنبه / نمایان شدن
اقلیت
گروه اندک و کم
آوردگاه
میدان جنگ / پهنه جنگ
گزند
آسیب
آرمیده اند
خوابیده اند
آشوب
هرج و مرج / بی نظمی / شورش
بی قراری
بیتابی / آرامش نداشتن
صحنه
میدان
رزم
جنگ / نبرد
پیکار
جنگ
هراس
ترس
دریغ
افسوس
بوم و بر
سرزمین
کنام
مکان زندگی جانوران وحشی
جمله
گروه / مجم.عه
آزادگان
ج : آزاده // اصیل / نجیب / جوانمرد
پویه کردن
دویدن
درآمد ز دست
کنایه از به زمین خوردن و کنترلش از دست رفت
مهر
عشق / علاقه
مهره پشت
ستون فقرات
شرمسار
شرمنده
عاقبت اندیش
آینده نگر
÷
نهند
به شمار می آورند
واقعه
حادثه / اتفاق
زی
به سوی
جوهر
گوهر / ذات