20 Flashcards
To interrupt smth
To interrupt smb with smth
Iinterruption
وقفه ایجاد کردن در چیزی، قطع کردن چیزی
قطع کردن حرف کسی با چیزی
اختلال، وقفه
To interrupt smth
To interrupt smb with smth
Iinterruption
وقفه ایجاد کردن در چیزی، قطع کردن چیزی
قطع کردن حرف کسی با چیزی
اختلال، وقفه
Convention
Conventional
عرف، سنت
نشست، اجلاس
عرفی، سنتی، متداول
Annual
Biennial
Perennial
سالانه
دوساله، گیاه دوساله
سه(چند) ساله، گیاه سه (چند) ساله
bride
groom
عروس
داماد
to spice smth
to spice up smtj
Spice
to add spice to smth
Spicy
ادویه دار کردن
ادویه دار کردن. مهیج تر کردن
ادویه
ادویه اضافه کردن به
ادویه دار
Smooth
Smoothly
صاف، یکدست
آرام، بی دردرسر
به آرامی، به طور روان بی دردسر
ritual
مناسک، تشریفات
to cure smb/smth
To cure smb of smth
cure for
to find/discover a cure for
درمان کردن کسی یا چیزی
درمان کردن کسی از چیزی
درمان برای.
پیدا کردن کشف کردن درمان برای چیزی
to mature
mature
maturity
به بلوغ رسیدن، بالغ شدن
بالغ، عاقل
پخته، جا افتاده
بلوغ، پختگی
nurtrition
nutritional
nutritive
nutritious
nutritionist
ماده مغذی، تغذیه، غذایی
غذایی
غذایی
مغذی، مقوی
متخصص تغذیه