2 Flashcards
چطور ممکنه
چتو به
چطور ممکنه که هنوز آن رستوران جدیدی که همه دربارهاش حرف میزنند را امتحان
نکردهای؟
جلسه در لحظات آخر لغو شد. چطور ممکنه ؟
How come
How come you haven’t tried that new restaurant everyone’s talking about?
The meeting was canceled last minute. How come?
به توافق رسیدن
Get to agree
این سه مرد با خودروی سرقتی فرار کردند
The three men got away in a stolen car.
عبور کردن( موفق شدن ) (موفق به تماس تلفنی برقرار کردن شدن)
Get through
- “I need to get through this pile of work.”
Translation: “من باید این توده کار را انجام دهم.” - “We’ll get through tough times together.”
Translation: “ما با هم به سختیها میپیوندیم.” - “I couldn’t get through to her because of poor reception.”
Translation: “به دلیل دریافت نامناسب، نتواستم با او ارتباط برقرار کنم.”
دور بزنیم ( در شهر یا جایی به مکان های مختلف بریم )( بر مشکلات فایق بیاییم )
Get around
- “I use my bike to get around the city.”
Translation: “من از دوچرخهام استفاده میکنم تا در شهر حرکت کنم.” - “We need to get around this issue.”
Translation: “ما باید این مسئله را حل یا غلبه کنیم.”
برگشتن
Pv
Pv
V
وقتی به هتل برگشتیم، ان قبلاً رفته بود.
Get back
Come back
Return
When we got back to the hotel, Ann had already left.
پس گرفتن
من هیچوقت کتاب قرض نمیدهم؛ هیچوقت
پسشان نمیگیری.
او شغل قبلیاش را پس گرفت
Get back
I never lend books—you never get them back.
She’s got her old job back
بردن به جایی
Take to/into
This road takes you to the city center
I’ve got a lot of things to take to work
گرفتن
تعطیلات و استراحت به شارژ مجدد انرژی شما کمک می کند.
دوربین را از او گرفتم
بازیافت را جدی تر بگیرید
Take
Takes holidays and breaks helps recharge your energy.
I took the camera from him
Take recycling more seriously
قبول کردن
ما پول نقد نمی گیریم
Take
We don’t take cash
تحمل کردن
چگونه می توانید این زن را تحمل کنید؟ او وحشتناک است
Take
How you can take this woman? She is terrible
خریدن
من از آن مغازه لباس میخرم
Take
I take my clothes from that store
برداشتن
فراموش نکن کلیدهایت را برداری
Take
Don’t forget to take your keys
فهمیدن
مقصودت [منظورت] را فهمیدم.
Take
I take your point.
دزدیدن
قسم میخورم که من آن پول را ندزدیدم.
Take
I swear I didn’t take the money