1.framework Flashcards
عملیات/عمل جراحی/عملیات تولید
نوعی از روش های مدیریت پروژه
Operation
کاربردی/کار ویژه
Functional
سازماندهی
سازمان
organization
Organizational
سازمانی
هماهنگ کردن
coordinate
مداوم
Ongoing برای پروژه به کار میرود به معنای مدام در حال پیشرفت
Constant برای مقادیر وابت ریاضی و علمی است
تکراری
Repetitive
خروجی
Outputs
Outcome نتیجه
تلاش کردن
Endeavor
Struggle
Strive
Try
انجام شده
Undertaken
ایجاد/خلق
creation
زمینه
Context
Initiate
شروع کردن
ابتکار عمل کردن
Initiation
شروع/ ابتکار
مشخصات
ویژگی
Specification
The airport building had been constructed to FAA specifications
پیاده سازی
implement
implement business
در نظر گرفتن
Considerate
قابل تایید
verifiable
Verify تایید کردن
اجرا کردن
Perform
Execute
ضروری
Require
محصول ساختگی
artifact
Thing
قابل اندازه گیری
Quantifiable
کوانتیفایبل
متمرکز کردن
centralize
اصول
principles
Align
ا لاین
هم سو کردن
در یک سف کردن
بهرهوری
productivity
جنبه/ابعاد
Aspect
Use aspect of both
Refinery
پالایشگاه
ملموس/قابل اندازه گیری
Tangible items = project deliverables
Integrate
ادغام گردن
اختصاص دادن /مامور کردن
Assign
Has been assigned to do something مامور شده است برای
رابطه متقابل
Interrelation
حوزه عملککرد و اجرا
Performance domain
Execute
اجراکردن
اعدام کردن
Out come
نتیجه/خروجی
منافع
Benefits
سود
Profit
ذینفع
Beneficiary
Stake holder
اندازه گرفتن
Measure
ارزیابی
Evaluation
رابطه متقابل
Interrelationship
Assessment
Evaluation
ارزیابی
Assess ارزیابی کردن
حیاطی
مهم
Critical
به طور رسمی
Formally
مجوز دادن
Authorize
Authority اختیار/مجوز
تعهد
Commitment
شراکت
Partnership
Input
ورودی
مجوز
Authority