169 Flashcards
Affluent
پولدار ، ثروتمند
Affiliate
مربوط بودن به ، وابسته بودن به كسى يا جايي
Allude
اشاره مختصر كردن
Alternative
جايگزين ، گزينه
Ample
فراوان، كافى
Attribute
نسبت دادن
Bilateral
دو جانبه
Capture
اسير كردن ، دستگير كردن
Clutch
چنگ زدن ، محكم گرفتن
Confer
مشاوره كردن با
Contradict
مخالف بودن با , تناقض داشتن با
Controversial
جنجال برانگيز
Conclusive
قطعى و نهايي
Conviction
محكوميت
Convene
جمع كردن ، دور هم جمع شدن
Comprise
دربرداشتن ، شامل بودن
Constrained
زوركى ، اجبارى
Count
شمردن
Discrete
مجزا ، جزا
Disenchantment
سرخوردگى , نااميذى
Definite
صريح ، معين
Dedicate
اهدا كردن ، وقف كردن
Deduct
كم كردن ، كسر كردن
Dizzy
گيج
Disparage
بى اعتبار كردن
Discharge
مرخص كردن ، خالى كردن
Disposition
حالت ، خو
Deplore
دلسوزى كردن ، تاسف خوردن
Disposal
انهدام ، از بين بردن
Draw back
عقب كشيدن
Deduce
نتيجه گرفتن
Detach
جدا كردن ، سوا كردن
Equilibrium
تعادل
Expiration
انقضا
Emit
ساتع كردن ، بيرون دادن
Extravagance
زياده روى ، افراط، ولخرجى
Exalt
تمجيد كردن
Exhausted
خسته ، ضعيف
Equivalent
مساوى ، معادل
Extinguish
خاموش كردن، فرونشاندن
Essence
وجود ، ماهيت
Expository
توضيحى و تفسيرى
Ethnography
قوم نگارى
Expose to
در معرض گذاشتن
Felicitous
لايق ، مناسب
Fiction
تصور ، افسانه
Foster
پرورش دادن
Faction
جناح , فرقه
Frontier
مرز ، سرحد
Fallacy
سفسطه ، مغالطه
Foremost
بهترين ، پيشترين
Fraud
كلاه بردارى ، تقلب
Glorious
مجلل ، عظيم