15 Flashcards
Apealing
جذاب
Proposing
پیشنهاد دادن
objective
هدف، واقعگرایانه
=aim
counter-intuitive
متناقص
modifications
تغییرات، اصلاحات
mass extinctions
انقراض دسته جمعی
merely
فقط، تنها
Exact point
Exact time
Resistance
مقاومت
Cold resistance مقاومت در برابر سرما
pinpointing
مشخص کردن
genetic traits
صفات زنتیکی
Minimise
Reduce
mitigate
Decrease
stimuli
محرک ها
emphasises
تاکید میکند
humour
شوخ طبعی
spectrum
طیف
indigenous
بومی
tribes
قبایل
teased
مسخره کرد، کسی را دست انداختن
Being teased مسخره شدن
insulting
توهین آمیز، بی احترامی کردن به
submissive
فروتن،مطیع
Dominant
غالب
High-status individuals
Lo-status individuals
persisted
ادامه دادن، سماجت ورزیدن
accomplish
انجام دادن
amusing
سرگرم کننده
enjoyment
لذت بردن، خوشی
stimulating
تحریک کننده، مهیج
requiring persistence
نیاز به پشتکار
implies
اشاره دارد بر،دلالت دارد بر
consult
مشورت کردن
irrigation
ابیاری
Access
Reach
Below
زیر
inhabitants
ساکنان
erosion
فرسایش
herbal remedies
دارو های گیاهی
withstand
تحمل کردن، تاب اوردن
=survive
thereby
در نتیجه
inferred
استنباط کرد، پی بردن به
counteracting
مقابله کند
persuading
متقاعد کردن، وادار کردن، ترغیب کردن
Corridors
راهرو
Refuge
پناه، پناهگاه
confined
محدود
scope
محدوده، حوزه، قلمرو
distinguish
تشخیص دادن،
appropriate
مناسب
deaf
ناشنوا، کر
commands
دستورات
secluded
منزوی
Commands
دستورات
funding
منابع مالی،تهیه وجه کردن، سرمایه کذاری کردن
moral standards
مهیار های اخلاقی
involvement
درگیری ، گرفتاری
worker support
پستیبانی کارگر
prepared
اماده شده، مستعد
Regulation
Control
quota
سهمیه، سهم
corrupt
فاسد
logging
چوب بری
overexploit
بهره برداری بیش از حد
Lease
اجاره ، کرایه
exert
اعمال
plummet
سقوط شدید
complied
رعایت کردن، موافقت کردن
accordance
مطابقت ، توافق
enforced
اجرا شد
distinction
فرق،تشخیص
admirable
قابل تحسین
Resignation
استعفا،تسلیم
miners
معدنچیان
plot
توطئه، طرح، نقشه
survival
بقا
Oral
شفاهی، زبانی
=spoken
inferred
استنباط کرد
Evolutionary
تکاملی
Alter (alteration)
تغییر
=variation
incidents
حوادث، واقعه، تصادف
Evolve ( rate of evolution)
Change over time
disguise
لباس مبدل، تغییر قیافه
trivial
=unimportant
، کم اهمیت،جزئی ، ناچیز
Caution
احتیاط
Tale
داستان
Gruesome
مخوف، ترسناک، نفرت انگیز
=fearful
Stick
=survive
باقی ماندن
Belong
تعلق داشتن
convince
متقاعد کردن
Customer
(((((املاشو دقت کن))))