1402 Flashcards
Insure
بیمه کردن، ضمانت کردن
Projection
طرح ریزی، طرح، پروژه، نقشه کشی، نور افکنی
Concentrate
تمرکز، متمرکز کردن
Inclination
تمایل، شیب، انحراف
Intervention
مداخله
Premise
فرضیه، فرض قبلی
Exonerate
تبرئه کردن، مبرا کردن، روسفید کردن
Intensify
تشدید شود یا تشدید کردن، intensified = تشدید شد
Relatively
به طور نسبی
Prosecute
تحت تعقیب قرار دادن، پیگرد کردن، تعقیب کردن
Legitimize
مشروعیت بخشیدن، مشروع کردن
Inflammatory
التهابی، فساد آمیز، آتش افروز، اشتعالی
Discipline
نظم، انظباط
Utilize
استفاده کردن، به کار بردن، مورد استفاده قرار دادن
Credible
معتبر، موثق
Ambiguous
مبهم، دو پهلو
Fundamental
اساسی، بنیادی، اصلی
Inherent
ذاتی، طبیعی، اصلی
Aesthetic
زیبایی شناختی
Unforeseen
پیش بینی نشده
Granted
اعطا شده
Instance
نمونه، مثال، مورد
Intention ( Intentional )
قصد، منظور، تصمیم، عمد ( عمدی - قصدی )