1 Flashcards
Folk
مردم ، گروه ، ملت
Published
منتشر شد
Harvest
برداشت محصول
Inheritance
ارثیه ، وراثت
Comprise
متشکل بودن ، شامل بودن
Rhym
قافیه ، نظم ، شعر گفتن
Tighten
سفت کردن ، بستن ، کیپ مردن ، تنگ کردن
Loosen
شل کردن ، نرم کردن ، سست مردن ، از خشکی در آوردن
String
ریسمان ، قطار ، رشته کردن
Regret
تاسف خوردن ، متاسف بودن
Gist
اصل کلام
Go through sth
خوندن چیزی بادیت از ابتدا تا پایان
Identify
شناسایی کردن ، تعیین هویت کردن
Context
بافت ، متن
Construction
ساختمان ، ساخت
Revise
تجدیدنظر ، اصلاح
Regulation
کنترل ، نظارت
Restraint
محدودیت ، بازداشت ، جلوگیری
Indulgence
لطف کردن ، ولخرجی کردن، زیاده روی کردن
Desire
میل ، خواسته
State
وضعیت ، مقام و رتبه ، اظهار کردن
Declare
اظهار کردن ، اعلان کردن
Deny
انکار کردن ، رد کردن
Evaluation
ارزیابی کردن ، تقویم