1 Flashcards
1
Q
assert
A
claim ، ادعا كردن
2
Q
discipline
A
نظم ، انضباط
3
Q
longing
A
اشتياق ، مشتاق بودن ، attach
4
Q
astonishing
A
شگفت اور ، amazing ، interesting
5
Q
esteem
A
verb: ارزشمند دانستن ، احترام گذاشتن
6
Q
esteem
A
noun: اعتبار ، احترام
7
Q
manner
A
رفتار ، روش
8
Q
boost
A
بالا بردن
9
Q
graft
A
verb: پيوند زدن
10
Q
graft
A
noun: پيوند
11
Q
monk
A
راهب
12
Q
cheerful
A
بشاش ، خوش
13
Q
inherit
A
به ارث بردن
14
Q
mystery
A
مرموز ، راز ، معما
15
Q
deed
A
سند ، عمل ، كردار ، conduct
16
Q
Instinct
A
غريزه
17
Q
instinctively
A
به طور غريزى
18
Q
obscure
A
noun: مبهم
19
Q
obscure
A
verb: تيره و تار كردن
20
Q
therapy
A
معالجه ، درمان
21
Q
devote
A
وقف كردن ، اختصاص دادن
22
Q
intervention
A
مداخله
23
Q
thrill
A
noun: هيجان
24
Q
thrill
A
verb: به هيجان اوردن ، لرزيدن
25
correlation
همبستگى
26
Perceive
فهميدن ، درك كردن
27
vague
مبهم
28
indulgence
زياده روى ، افراط
29
restraint
جلوگيرى ، نگهدارى ، خويشتن دارى ، خوددارى
30
Instinctive
صفت غريزه
31
pace
سرعت
32
quite
كاملا ، تقريبا
33
frantic
ديوانه وار ، سراسيمه
34
indeed
actually ، درواقع
35
would say
مى گفته
36
joy
لذت
37
treat
رفتار كردن ، درمان كردن ، مهمان كردن ، مذاكره كردن
38
treat yourself
خود را مهمان كنيد
39
consumerism
مصرف گرايى
40
perspective
ديدگاه
41
since then
از ان موقع
42
I want to meet my needs
مى خواهم نيازهاى خود را براورده كنم
43
retail
خرده فروشى
44
consistent
سازگار و مداوم
45
facilitates
اسان مى كند
46
Grab attention
توجه را جلب كردن
47
devote attention
توجه را به چيزى معطوف كردن
48
rather than
نسبت به
49
give a speech
سخنرانى كردن
50
The know nothing
نمى دانند
51
assert yourself
خودى نشان بده
52
correlation
ارتباط مستقيم
53
commitment
تعهدات
54
perceive
دريافتن ، فهميدن ، درك كردن
55
self-esteem
اعتماد به نفس
56
self-esteem
احترام گذاشتن ، ارزشمند دانستن ، (verb)
57
self-esteem
احترام ، اعتبار ، (Noun)
58
interventions
مداخلات
59
Boost
افزايش دادن ( مورد مثبت)
60
escalate
افزايش دادن ، تشديد كردن (مورد منفى)