1 Flashcards
Abandon
رها کردن
Abide
پایبند بودن
Abolish
منسوخ کردن
Abound with
مملو بودن از
Abroad
خارج از کشور
گسترده
Absenteeism
تمایل به غیبت از کار
Absorb
جذب کردن
Absurd
مسخره
دور از عقل
مضحک
Abundant
فراوان
وافر
Abuse
سو استفاده کردن
استفاده غلط کردن
Accompany
همراهی کردن
Accomplish
به انجام رساندن
Accuse
متهم کردن
تهمت زدن
Accurate
دقیق
Acknowledge
اعلام وصول
قدردانی کردن
Acquire
بدست آوردن (همه چیز)
Acquired
اکتسابی
Acquaintance
آشنایی
Acre
جریب
4047 متر مربع
Addict
خو دادن
خو گرفتن
اعتیاد
Adequate
کافی
Adolescent
نوجوان
Advert
تبلیغات
Advocate
حمایت کردن
حامی
وکیل مدافع
Adverb
قید
Admire
تحسین کردن
Advertise
تبلیغ کردن
آگهی دادن
Aeration
هوا دهی روی ماده ای
Aesthetic
زیبا شناختی
Afflict
مبتلا کردن
رنجور کردن
Afford
استطاعت داشتن
Aggravate
بدتر کردن
حال کسی را گرفتن
Ailment
مریضی
ناخوشی
Alchemist
کیمیاگر
Algae
جلبک
خزه دریایی
Alienate
بیگانه کردن
Alienation
بیگانگی
از خود بیگانگی
Aliment
غذا
رزق
غذا دادن
قوت دادن
Allege
ادعا کردن بدون مدرک
Allocate
اختصاص دادن
Alluvial
رسوبی
آبرفتی
Almighty
قادر مطلق
Almond
درخت بادام
بادام
Alter
تغییر دادن
تغییر یافتن
Alternate
یکی در میان
متناوب (کردن)
Altitude
ارتفاع (از سطح دریا)
مقام رفیع
Altogether
تماما
یکسره
Amateur
غیر حرفه ای
Amaze
شگفت زده کردن
Amazing
شگفت انگیز
Ambiguous
مبهم
دو پهلو
Ambitious
جاه طلب
بلند پرواز
Ambition
بلند پروازی
Ambush
کمین
کمین کردن