1-10 Flashcards
abandon
ترک کردن ، رها کردن
keen
تیز ، برنده
jealous
حسود ، متعصب
tact
تدبیر ، درایت
oath
قسم ، سوگند
vacant
خالی
hardship
سختی ، مشقت
gallant
شجاع ، دلیر
data
داده
unaccustomed
نا آشنا ، نامانوس
bachelor
مجرد
qualify
صلاحیت داشتن
corpse
جسد ، نعش
conceal
مخفی کردن
dismal
تیره ، تار ، گرفته
frigid
بسیار سرد ، خشک
inhabit
ساکن شدن
numb
بی حس
peril
خطرناک
recline
لم دادن ، دراز کشیدن
shriek
فریاد زدن ، جیغ زدن
sinister
شیطانی
tempt
وسوسه کردن
wager
شرط بندی
typical
عادی ، معمول
minimum
حداقل
scarce
کمیاب
annual
سالانه
persuade
راضی کردن
essential
ضروری
blend
مخلوط کردن
visible
قابل رویت
expensive
گران
talent
استعداد
devise
اندیشیدن ، نقشه کشیدن
wholesale
وسیع ، عمده
vapor
بخار ، رطوبت
eliminate
حذف کردن
villain
شرور
dense
فشرده ، متراکم
utilize
استفاده کردن
humid
مرطوب
theory
تئوری
descend
پایین امدن ، فرود امدن
circulate
چرخیدن
enormous
عظیم
predict
پیش بینی کردن
vanish
ناپدید شدن