08 Flashcards
1
Q
Indirect
A
غیرمستقیم
2
Q
Supply
سوپ لای
A
عرضه
ذخیره
موجودی
لزوم
فرااورده
تامین کردن
تهیه کردن
تدارک دیدن
3
Q
Travel agency
A
آژانس مسافرتی
4
Q
Food court
A
سالن غذا
5
Q
Boutique
A
بوتیک
دکان
6
Q
Electronics store
A
فروشگاه لوازم الکترونیکی
7
Q
Dry cleaners
A
خشکشویی ها
8
Q
Stain
A
لکه
لک
زنگ زدگی
ننگ
داغ
الایش
الودگی
9
Q
Organic
A
ارگانیک. آلی
10
Q
Reconfirm
ریکِن فورم
A
تأیید مجدد
11
Q
Include
A
عبارتند از
قرار دادن
شامل بودن
12
Q
Contain
A
حاوی
دارا بودن
شامل بودن
13
Q
Convenient
A
راحت
14
Q
Construction
A
ساخت و ساز
15
Q
Close by
Near
A
نزدیک
16
Q
Reasonable
ریزنِبِل
A
معقول
17
Q
run late
A
دیر دویدن
18
Q
Intonation
A
لحن
19
Q
Overcharged
A
بیش از حد شارژ شده
بیش از اندازه پول گرفتن
20
Q
Receipt
A
دریافت
رسید
اعلام وصول
قبض
21
Q
Misspelled
A
غلط املایی
22
Q
Change
A
پول خرد
23
Q
Missing
A
گمشده
گم
مفقود
فاقد
نا پیدا
24
Q
Undercharged
A
کم شارژ
کمتر پول گرفتن
25
Pointing
Finding
Mention
اشاره کردن
26
Belongs
متعلق است
27
Shopper
خریدار
28
Tourism service careers
مشاغل خدمات گردشگری
29
Department
بخش
قسمت
شعبه
حوزه
دایره
اداره گروه اموزشی
30
Becket hall
سالن بکت
31
Industry
ایندیستیری
صنعت
32
Opportunities
آپورچونیتیز
فرصت ها
33
Require
نیاز
34
Constantly
دائماً
35
Thrive
تثرایو
شکوفا شدن
36
Fast paced
سریع
37
wide range
دامنه وسیع
38
Concierge
دربان
مستخدم
نگهدار یا حافظ
39
Cities
شهرها
40
Creativity
خلاقیت
41
it’s got food from all over the world
از سراسر جهان غذا دارد
42
Grocery
گِراسِری
خواربار
بقالی
عطاری
43
arrangements
مقدمات
تنظیم
ترتیب
نظم
44
Fares
کرایه ها
45
Inconvenience
ناراحتی
زحمت
مزاحمت
اسباب زحمت
اذیت
46
Presentation
ارائه
معرفی
عرضه
بیان
تقدیم
47
Learner’s
زبان آموز
48
Word power
قدرت کلمه
49
Definition
تعریف
50
Provide
فراهم کردن
تهیه کردن
مجهز کردن
تدارک دیدن
51
Idiom
ایدی اِم
اصطلاح
لهجه
زبان ویژه
52
Phrasal
فِرِیسال
عبارتی
53
Entry
ورود
54
Phonetic
اوایی
صدا دار
55
Symbol
نماد
56
Stressed
استرس
تاکید کردن
پریشان کردن
خاطر نشان کردن
57
Bold
پررنگ
جسور
گستاخ
دلیر
خیره
بی پروا
58
Related
ریلِیدِد
مربوط
59
Build
ساختن
بناء کردن
درست کردن
ساختمان کردن
60
Instance
نمونه، مثال
61
Slang
عامیانه
62
Emphasize
اِمفِسایز
اهمیت دادن
تایید کردن
نیرو دادن به
تکیه دادن
63
Loudness
بلندی
64
Emphasis
تاکید
اهمیت
تکیه
قوت
تکیهء صدا
65
Avoid doing sth
از انجام کاری بپرهیزید
66
Style
سبک
شیوه
روش
استیل
سلیقه
67
For instance
برای مثال
68
Increase
این کیریس
افزایش دادن
69
Foreigner
فورنِر
خارجی
بیگانه
غریب
اجنبی
70
Punctuation
پانکچواِیشن
نقطه گذاری
تاکید
نشان گذاری
71
Full stop
نقطه.
وقفه کامل
72
Comma
ویرگول،٫
73
Colon
کولِن
دونقطه:
روده بزرگ
74
Semicolon
سِمی کولِن
نقطه ویرگول;
75
Apostrophe
آپاستروفی
٫
76
Question mark
علامت سوال?
77
Slash
/
بریده بریده کردن
چاک دادن
شکاف دادن
زخم زدن
78
Brackets
()
پرانتز
کروشه
79
Dash
–
خط تیره
فاصله میان دو حرف
80
Exclamation mark
❗️اِکسکِلِمیشن
علامت تعجب
81
Hyphen
هایفِن
خط ربط—
82
Quotation marks
کواوتِیشن
علامت نقل قول” “
83
Exclamation
اِکسکِلمیشن
تعجب - علامت تعجب
فریاد
بانگ
حرف ندا
ضجه
84
Abbreviations
اَبری وی اِیشن
مخفف
اختصار
کوته سازی
تلخیص
85
Capital letter
حرف بزرگ
86
Separate
جداگانه، مجزا
87
List
فهرست
سیاهه
جدول
شیار
ریز
صورت
سجاف
88
Omitted
اُمیدِد
حذف شده
89
Eliminate
از بین بردن
زدودن
حذف کردن
90
Interrupt
قطع کردن
91
Further
فـوردِر
به علاوه
بیشتر
بعدی
دیگر
جلوتر
مجدد
92
Details
جزئیات
93
Instead of something
به جای چیزی
94
Connect
اتصال
95
Such as
مانند