٦٢ Flashcards
اعتزل
دست كشيد
افلح
رستگار شد
اقبل علي
به…روي اورد
ارّق جلوداً
پوست نازكتر
الاقوم
پايدارتر
الاكتساب
به دست اوردن
اكرم
رامي داشت
الجا الي
وادار كرد
الّف
تاليف كرد
الهم
الهام كرد
اقلَّ
كمتر
امضي
گزراند
انبت
روياند
الانتفاع
بهره بردن
انحني
سو فرود اورد
انصت
ساكت شد
انفصل
جدا شد
اودع
به وديعت نهاد
ايَد
تاييد كرد
أبي-يابي
اب كود
ات
بده
ابتدر
شتاب كرد
ابدي
اطهار كود
ابغض
ازار و اذيت رساند
احلَ
حلال كرد
أدّي
انجام داد
أذهب
برد
استراح
استراحت مرد
استعار
به عاريت گرفت
الأسرد
سياه
اشتكي
شكايت مرد
اشفق علي
دلسوزي مرد
أعدّ
فراهم مرد
اقترن ب
همراه شد
اقتصر
محدود شد
الاقدام
شجاعت
التبس
مشتبه شد
الحّ علي
اصرار كرد
الي ان
تا اينكه
اليك
بگير
اندفع
سود برد
انزعج
ناراحت شد
انشد
سراييد
الأنثي
ماده
اني
چطور
ألا
هان
أعينوا
ياري كنيد
أسلب
به زور بگيرم
اعطيت
داده شوم
أهن
پست تر
أغلق
بست
أغضض
بپوشلنيد
إصرف
بازدار
أرجوا
اميد دارم