واژه ها Flashcards
ائتلاف
پيوستگي، الفت يافتن
آجل
اينده، اخرت، مدت دار، تاخير كننده
اِبا
سرباز زدن، خودداري
احصاء
شمردن، ضبط كردن
ارّابه
گردونه، گاری
ازدحام
انبوهی، انبوه جمعیت
استبعاد
بعید دانستن، دوری جستن
استجاره
پناه خواستن، زنهار خاستن
استراق
دزدیده کاری کردن،
استعلام
اگاهی خواستن، پرسیدن از چیزی
استیجار
اجاره کردن
استیفا
گرفتن تمام مال یا حق خویش از کسی
اسقاط
افکندن، انداختن، حذف کردن
اصناف
ج صنف، دسته ها، گونه ها
افراط
از حد گذشتن، زیاده روی
اقتضا
در خور بودن، خواهش، درخواست، لزوم
الغا
لغو کردن، باطل کردن
القا
اموختن، یاد دادن
الم
درد و رنج
امارت
فرمانروایی، امیر شدن، پادشاهی
امتعه
ج متاع، کالاها،
امل
امید و ارزو
انتساب
نسبت داشتن، نسبت دادن، پیوستگی
انتصاب
گماشتن، نصب کردن، برپا ساختن
انزجار
بیزاری، نفرت
انکسار
شکسته شدن، شکستگی
بالمرّه
يك باره
بحبوحه
ميان، وسط
بديهه
بدون انديشه و بدون امادگي سخن گفتن يا شعر سرودن
برائت
بيزاري، پاك شدن از عيب و تهمت
براعت
برتري، بزرگواري، بلندی
برهه
روزگار، قسمتی از وقت و زمان
بضاعت
سرمایه، دارایی، توانایی
بقاع
ج بقعه، مکان های متبرکه
بیعانه
پیش پرداخت،
پاساوان
پروانه عبور، جواز عبور
تألّم
اندوهگين شدن، دردمندي نمودن
تأمّل
نيك نگریستن، اندیشه کردن، دقت کردن در امری
تأنی
درنگ کردن، سستی کردن
تبع
پیروی، دنباله روی
تحدید
برای چیزی حد و مرز تعیین کردن
ترجیح
برتری داشتن، فزونی
ترخیص
رخصت دادن، مرخص کردن
تسویه
برابر ساختن، مساوی کردن
تصاعد
صعود کردن، بالا رفتن
تصفیه
پاک کردن، صاف کردن
تفریط
کوتاهی کردن، ضایع کردن
تلألؤ
درخشش، برق زدن
تماشا
دیدن، نگاه کردن، گشت و گذار
تنازع
خصومت کردن، ستیزه کردن
تناول
غذا خوردن
توجیه
روی کسی را به سویی برگرداندن، توضیح دادن مطلب
ثقبه
سوراخ، منفذ
ثِقَت
اعتماد كردن، اطمينان
ثقه
اعتماد كردن، كسي كه مورد اعتماد باشد
ثَمن
بها، قيمت
ثمين
گران بها، گران قیمت
ثنا
افرین، تحسین، مدح ، ستایش
ثواب
پاداش
جذر
بن، ریشه، اصل
جرّاره
نوعي عقرب
جزر
پایین رفتن اب دریا
جنیبت
یدک، اسب کتل
چمیدن
خرامیدن، راه رفتن با ناز، پیچ و تاب خوردن
حایل
مانع میان دو چیز، جداکننده، مانع
حَسّان
ج حسناء، بسيار نيكوكار، بسيار نيكو و زيبا
حصر
شمردن، احاطه، محاصره
حضر
جاي حضور، منزل، متضاد سفر، اقامت
حُطام
ريزه و شكسته هر جيز خشك
حظّ
بهره، نصيب
حقّه
قوطي، ظرف كوجك نكهداري جواهر
حلاوَت
شيريني
حلّه
پارچه ابريشمي، جامه نو
حليه
زينت، زيور
خلافت
جانشینی
خَلط
درهم اميختن، اميزش
خوان
سفره
دُرد
ته نشين شده مايعات
دستار
عمامه، سربند
دغدغه
نگراني، تشويش خاطر
دِماغ
مغز
دنائت
پستی، فرومایگی
ذقن
چانه
رئوف
مشفق
رؤیت
دیدن، دیدار
راقم
نویسنده
زایدالوصف
وصف ناشدنی، بیان ناشدنی
زبده
برگزیده از هر چیز، خلاصه