دستور زبان Flashcards
فراكردهاى پيرو هر يك وابسته به يكى از اجزاى فراكرد ــــ هستند يعنى معنى آن جزء را ــــ مى كنند يا ــــ آن جزء مى شوند.
فراكرد
تمام
جانشين
(صفت/ضمير) پرسشى آن است كه جانشين اسم مى شود.
(صفت/ضمير) پرسشى آن است كه همراه اسم مى آيد.
صفت
ضمير
جزء پيوند لفظى است كه خود معنى مستقل (دارد/ ندارد) و جداگانه در سخن بكار (مى رود/نمى رود)
ندارد
نمى رود
در جمله «اى ايرج كتاب را بياور»
«اى ايرج» در جمله بالا از نظر دستورى چه ناميده مى شود؟
٢. جزء نهاد جمله است يا گزاره جمله؟
١- جزء نهاد است
٢- جزء گزاره است
٣- جزء هـيچكدام نيست، بلكه جمله مستقل است.
٣
جزء پيوند هميشه با كلمه اى ديگر تركيب مى شود تا از آن ــــ تازه اى بسازد. ١- لفظ ٢- معنا ٣- عبارت ٤- فراكرد
٢
ـــــ وابسته ى اسم و –– وابسته ى فعل است.
صفت
قيد
” آقاى حسينى در فلسفه دست دارد.”
در جمله بالا كداميك از صور خيال ادبى بكار رفته است؟
مجاز
در خيال و ضمير ناخودآگاه گوينده گذشته كه دست بهترين نشانه قدرت است؛ از اين رو “دست” را به معنى قدرت به كار برده است.
” در رو” درست است يا “ در برو”؟
“ در آر” درست است يا “ در بيار”؟
“ فرو كن” درست است يا “ فرو بكن”؟
چرا؟
“در رو”، “در آر”، “فروكن”
چون در فارسى امروز اگر فعل از دو كلمه تركيب شده باشد در اول ماده ى مضارع صيغه ى امر، حرف پيشين “ب” در نمى آيد
“ايرج! كتاب را بياور”
در جمله ى بالا نشانه ى ندا بودن “ايرج” چيست؟ (در صورتيكه هيچيك از دو كلمه ى ندا يعنى “اى” و “ا” همراهش نيست!)
از تغير آهنگ
“تشخيص”
در اصطلاح ادبى به چه چيزى گفته مى شود؟ و معادل انگليسى آن چيست؟
(شب پاورچين پاورچين مى رفت.)
آن استعاره كنايى كه مشبه به محذوف آن انسان باشد”تشخيص” مى گويند.
در حقيقت تشخيص نسبت دادن حالات و صفات بشرى به اشياء است.
Personnification
“جزء پيوند” لفظى است كه خود معنى مستقل ــــ و جداگانه در سخن بكار ــــ، بلكه با كلمه اى ديگر ــــ مى شود تا از آن معنى ــــ بسازد.
ندارد
نمى رود
تركيب
تازه اى
خواهم رفت”
چه زمانى است؟
با شكل نمايش دهيد؟
مستقبل(آينده)
“شب پاورچين پاورچين مى رفت.”
در جمله بالا از نظر ادبى چه صناعتى بكار رفته؟
“تشخيص”
“مجاز را كه يكى ديگر از صور خيال است تعريف كنيد؟
كلامى كه جمله يا كلمه در غير معنى حقيقى خود به كار رود مجاز مى گويند.
“ آقاى حسينى در فلسفه دست دارد.”
«اگر كسى نتوانسته باشد … نخواهد توانست…» فعل جمله شرط از چه وجهى و چه زمانى است؟
ماضى التزامى