درس ۱ Flashcards
پوییدن
حرکت به سوی مقصدی برای به دست آوردن و جستوجوی چیزی/تلاش/رفتن
تحفه
هدیه/ارمغان
ثنا
ستایش/سپاس
جزا
پاداش کار نیک
جلال
بزرگواری/ شکوه/ از صفات خداوند که به مقام کبریایی او اشاره دارد
جود
بخشش/ سخاوت/ کرم
حکیم
دانا به همه چیز/ دانای راستکردار/ از نامهای خداوند تعالی؛ بدین معنا که همه کارهای خداوند از روی دلیل و برهان است و کار بیهوده انجام نمیدهد
رحیم
بسیار مهربان/ از نامها و صفات خداوند
روی
مجازا امکان/ چاره
سرور
شادی/ خوشحالی
سزا
سزاوار/ شایسته/ لایق
شبه
مانند/ مثل/ همسان
عزّ
ارجمندی/ گرامیشدن/ مقابل ذُّل
فضل
بخشش/ کرم
کریم
بسیار بخشنده/ بخشاینده/ از نامها و صفات خداوند
مَلِک
پادشاه/ خداوند
نماینده
آنکه آشکار و هویدا میکند/ نشاندهنده
وهم
پندار/ خیال/ تصوّر
یقین
بیشبهه و شک بودن/ امری که واضح و ثابتشده باشد
اعراض
رویگردان از چیزی، روی گردانی
اِنابت
بازگشت به سوی خدا/ توبه/ پشیمانی
انبساط
حالتی که در آن، احساس بیگانگی و ملاحظه و رودربایستی نباشد؛ خودمانی شدن
باسق
بلند
بنات
ج بنت/ دختران
بنان
سرانگشت/ انگشت
تاک
درخت انگور/ رَز
تَتمّه
باقیمانده/ تتمّه دور زمان: مایه تمامی و کمال گردش روزگار، مایه تمامی و کمال دورِ زمان رسالت
تحیّر
سرگشتگی/ سرگردانی
تضرّع
زاری کردن/ التماس کردن
تقصیر
گناه/ کوتاهی/ کوتاهی کردن
جسیم
خوشاندام
حلیه
زیور/ زینت
خوان
سفره/ سفره فراخ و گشاده
دایه
زنی که به جای مادر به کودک شیر میدهد یا از او پرستاری میکند.
ربیع
بهار
روزی
رزق/ مقدار خوراک یا وجه معاش که هرکس روزانه به دیت میآورد یا به او میرسد.
وظیفه روزی
روزی مقرّر و معیّن
شفیع
شفاعتکننده/ پایمرد
شهد
عسل
شهد فایق: عسل خالص
صفوت
برگزیده/ برگزیده از افراد بشر
عاکفان
ج عاکف/ کسانی که در مدّتی معیّن در مسجد بمانند و به عبادت بپردازند.
عزّ ِو جَلّ
گرامی/ بزرگ و بلندمرتبه است؛بعد از ذکر نام خداوند به کار میرود.
عُصاره
آبی که از فشردن میوه یا چیز دیگر به دست آورند/ افشره/ شیره
فاحش
آشکار/ واضح
فایق
برگزیده/ برتر
فرّاش
فرش گستر/ گسترنده فرش
قبا
جامه/ جامهای که از سوی پیش باز است و پس از پوشیدن دو طرف پیش را با دکمه به هم پیوندند.
قدوم
آمدن/ قدم نهادن/ فرارسیدن
قسیم
صاحب جمال
کاینات
ج کاینه/ همه موجودات جهان
کرامت کردن
عطا کردن/ بخشیدن
مراقبت
در اصطلاح عرفانی، کمال توجه بنده به حق و یقین بر اینکه خداوند در همه احوال، عالِم بر ضمیر اوست؛ نگاه داشتن دل از توجّه به غیر حق
مزید
افزونی/ زیادی
مُطاع
فرمانروا/ اطاعت شده/ کسی که دیگری فرمان او را میبرد.
معاملت
اعمال عبادی/ احکام و عبادات شرعی/ در متن درس مقصود همان کار مراقبت و مکاشفت است.
معترف
اقرارکننده/ اعتراف کننده
مَفخر
هرچه بدان فخر کنند و بنازند؛ مایه افتخار
مفرّح
شادیبخش/ فرحانگیز
مکاشفت
کشف کردن و آشکار ساختن/ در اصطلاح عرفانی، پی بردن به حقایق است.
منسوب
نسبت داده شده
منّت
سپاس/ شکر/ نیکویی
منکر
زشت/ ناپسند
موسم
فصل/ هنگام/ زمان
ناموس
آبرو/ شرافت
نبات
گیاه/ رُستنی
نبی
پیغمبر/ پیامآور/ رسول
نسیم
خوشبو
واصفان
ج واصف/ وصفکنندگان/ ستایندگان
ورق
برگ
وسیم
دارای نشان پیامبری
وظیفه
مقرّری/وجه معاش