ترجمهی تمامی مزیدها Flashcards
صَدَقَ
مجرد
راست گفت
مثال: صدق الله العلی العظیم
صَدَّق
تفعیل
باور کرد
مثال: یوسف صدیق
صادَقَ
مفاعله
رو راست بود، به دوستی گرفت
((یا بنى ایاک و مصادقه الاحمق فانه یرید ان ینفعک فیضرک و ایاک و مصادقه البخیل فانه یقعد عنک إحوج ما تکون الیه و ایاک و مصادقه الفاجر فانه یبیعک بالتافه وایاک و مصادقه الکذاب فانه کالسراب یقرب علیک البعید و یبعد علیک القریب))علی ع
تَصَدَّقَ
تفعل
صدقه داد
إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ﴿۸۸﴾
قَبِلَ
مجرد
پذیرفت
.إِقْبَل دُعَاءَنَا يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين
یُقبل التوبه
اَقبَلَ عَلی
افعال
روی آورد
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ
اَقبَلَ اِلیهَ
افعال
به سوی او رفت
أَيُّهَا النَّاسُ ! إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللهِ بِالْبَرَكَةِ وَالرَّحْمَةِ وَالْمَغْفِرَةِ
اَقبَلَ علی الشّیء
افعال
دست به کار شد
قَبَّلَ
تفعیل
بوسید
بعد از تقدیم خدمت وتقبیل خاک حضرت و تقریر ثنا و تحیت گفت … (سندبادنامه
قابَلَ
مفاعله
روبهرو شد
لا يَحوزُ الغُفْرانَ إلاّ مَن قابَلَ الإساءَةَ بالإحْسانِ .
امام على عليه السلام :آمرزش را به دست نياورد، مگر كسى كه بدى را با نيكى پاسخ دهد .
تَقابَلَ الرجُلانِ
تفاعل
دو مرد با یکدیگر رو به رو شدند
تَقَبَّلَ
تفعل
بر عهده گرفت
اِستَقبَلَ
استفعال
به پیشواز رفت استقبال کرد
دَفَعَ
مجرد
راند
دافَعَ
مفاعله
دفاع کرد
جَيْشُنَا يُدَافِعُ عَنِ الحُدُود.
ارتش ما از مرزها دفاع میکند.
اندَفَعَ
انفعال
روانه شد
انْدَفَعَ انْدِفَاعًا [دفع] السيلُ
قَتَلَ
مجرد
کشت
قاتَلَ
مفاعله
جنگید با
قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ
سَلِمَ
مجرد
سالم ماند
اَسلَمَ
افعال
اسلام آورد
سَلَّمَکَ
تفعیل
سلامتی دهد به تو
سَلَّمَ عَلَی
تفعیل
سلام کرد بر
اِستَلَمَ
افتعال
دریافت کرد
اِستَسلَمَ
استفعال
تسلیم شد
عَمِلَ
مجرد
کار کرد
عامَلَ
مفاعله
رفتار کرد
من عامل الله باليقين عامله بالمعجزات
تَعامَلَ
تفاعل
داد و ستد کرد
«تعاشروا کالاخوان و تعاملوا کالاجانب»
اِستَعمَلَ
استفعال
=استخدم
به کار گرفت
حاوَلَ
مفاعله
تلاش کرد کوشید سعی کرد
حَوَّلَ
تفعیل
دگرگون کرد
تَحَوَّلَ
تفعل
دگرگون شد متحول شد
تحولت الدوله العثمانيه من اماره الى سلطنه
اَحالَ اِلی
باب افعال
واگذار کرد به
ارجاع داد
رأيَ
مجرد
دید
أريَ
افعال
نشان داد
أتي و جاءَ
مجرد
لازم
آمد
آتَی
مفاعله
داد عطا کرد
وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ
أتی ب و جاءَ ب
مجرد
متعدی
آورد
غَفَرَ
مجرد
آمرزید
بخشید
اِستَغفَرَ
استفعال
طلب آمرزش کرد
آمرزش خواست
صابرَ
مفاعله
پایداری کرد
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا
زادَ
مجرد
افزود
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
اِزدادَ
افتعال
زیاد شد
ازدادت معرفتی
زَوَّدَ
تفعیل
مجهز ساخت
حَمَلَ
مجرد
حمل کرد، برد
حَمّال!
حَمَّلَ علی
تفعیل
تحمیل کرد بر
مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ
تَحَمَّلَ
تفعل
تحمل کرد
عَلَمَ
مجرد
دانست
اَعلَمَ
افعال
=عَلَّمَ
یاد داد فهماند
عَلَّمَ
تفعیل
=اَعلَمَ
یاد داد
مثال: عَلَّمَهُ البیان
تَعَلَّمَ
تفعل
یاد گرفت علم آموخت
اِستَعلَمَ
استفعال
جویا شد
کَبُرَ
مجرد
بزرگ شد
کَبَّرَ
تفعیل
بزرگ شمرد/داشت
تَکَبَّرَ
تفعل
خودخواهی کرد
اِستَکبَرَ
استفعال
سرکشی کرد
خَلق
اسم
آفرینش
خُلُق
اسم
خو و منش
تَخَلَّقَ
تفعل
آراسته شد
قامَ
مجرد
برخاست
قامَ ب
مجرد
پرداخت کرد
قامَ علی
مجرد
استوار بود
قام علی الصفا
مجرد
ایستاد
اَقامَ
افعال
برپا داشت
اقیمون الصلاه
عادَ
مجرد
برگشت
تَعَوَّدَ
تفعل
عادت کرد
وَقَعَ علی
مجرد
افتاد
اَوقَعَ
افعال
انداخت سرنگون ساخت
وَصَلَ
مجرد
رسید