B2 Flashcards

Question

feucht

Answer 1

مرطوب، خیس (😉) 1- Es ist heute feucht draußen ۱- امروز هوا بیرون مرطوب است

Answer 2

تماشا کردن Ich habe ihm bei der Arbeit zugesehen. من او را در حال کار تماشا کردم

Answer 3

حس کردن 1- Spürst du Schmerzen im Arm? در بازوی خود درد حس میکنی؟

Answer 4

به اصطلاح 1- Wo bleiben denn deine sogenannten Freunde? ۱- این به اصطلاح دوستانت حالا کجا مانده اند؟ [حالا این به اصطلاح دوستانت کجا هستند؟]

Answer 5

۱- چرخیدن، دور زدن: 1- Dreh dich mal um. Da hinten liegt das Buch doch. بچرخ، کتاب اون پشت قرار دارد ۲- چرخاندن (umdrehen): 1- Dreh das Blatt um; die Lösung steht auf der Rückseite. برگه را بچرخان، جواب پشت صفحه قرار دارد

Answer 6

قصد داشتن 1- Klaus und Bernd beabsichtigen, gemeinsam eine Wohnung zu mieten. ۱- "کلاوس" و "برند" قصد دارند یک آپارتمان با هم اجاره کنند.

Answer 7

به تو مربوط نیست

Answer 8

مقایسه کردن 1- Wir brauchen etwas, womit wir die DNA abgleichen können.

Answer 9

محتوا 1- Geben Sie den Inhalt der Packung in einen Liter kochendes Wasser. ۱- محتوای بسته را در یک لیتر آب جوش بریزید.

Answer 10

زیر یکدیگر 1- Stell die Kisten untereinander. ۱- جعبه‌ها را زیر یکدیگر قرار بده

Answer 11

مشخص، واضح 1- Eine konkrete Erklärung hat er uns nicht gegeben. ۱- او به ما توضیح واضحی نداده‌است 2- Sie hat noch keine konkreten Vorschläge gemacht. ۲- او تا حالا پیشنهادهای مشخصی نداده‌است

Answer 12

مسلط بودن 1. Welche Fremdsprachen beherrschen Sie? 1 . شما به چه زبان‌های خارجی مسلط هستید؟

Answer 13

شرط، شرایط، پیش‌شرط 1. Die Arbeitsbedingungen in unserer Firma sind gut. ۱- شرایط کار در شرکت ما خوب است. unter keiner Bedingung تحت هیچ شرایطی

Answer 14

عمل، کار، فعل 1. War Ihnen nicht klar, welche Folgen Ihre Handlung haben könnte? ۱- برای تو مشخص نبود که عملت چه نتایجی ممکن است داشته باشد؟

Answer 15

قبلا، قبل از آن 1- Warum haben Sie mir das nicht vorher gesagt? ۱- چرا این را به من قبلا نگفتید؟ 2. Ich komme mit ins Café. Vorher muss ich aber noch zur Bank. ۲- من همراه (شما) به کافی شاپ می‌آیم. قبل از آن اما باید به بانک هم بروم.

Answer 16

جعلی، تقلبی fake

Answer 17

قطع کردن، وقفه انداختن Bitte unterbrich mich nicht, wenn ich spreche. لطفاً وقتی من صحبت می‌کنم، حرفم را قطع نکن.

Answer 18

ترجیح دادن 1. Er bevorzugt Wein statt Bier. ۱- او شراب را به آب جو ترجیح میدهد

Answer 19

تحت تاثیر قرار دادن 1- Der Chef war von meiner Leistung beeindruckt. ۱- رئیس از دستاوردم تحت تاثیر قرار گرفت.

Answer 20

اخیراً، به تازگی 1. Wir haben doch kürzlich darüber gesprochen. ۱- ما به تازگی در این باره صحبت کردیم.

Answer 21

به سختی، کم، به ندرت 1- Sprich doch lauter. Man hört dich kaum! ۱- بلندتر صحبت کن. آدم به سختی [حرف‌های] تو را می‌شنود! 2- Er lacht kaum. ۲- او به ندرت می‌خندد. 3- Es hat letzte Woche kaum geregnet. ۳- هفته پیش کم باران آمد.